شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم .

لبیرز می شوم از تو از وجود بی کرانه ات، از تمام خواستن هایت از طعم زیبای لبهایت

لبریز می شوم از تو

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود .

لبریز شوق دیدار دوباره ام

مشتاق چیدن لبخند ستاره ام

تنهاییم شده یک فرصت عزیز

سرشار از ترنم روح ترانه ام

می آیی و نفسم باز بسته می شود

مست از سبوی عطر شبانه ام

گم می شوم در این انتظار سینه سوز

افسونگرم و افسون از زمانه ام

دیوانه تر شده ام از نبود تو

من هم در این افق تنها بهانه ام